English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 291 (8940 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
base course U لایه شالوده
base course U لایه اساس قشر اساس
base course U قشر پی راه
base course U قشر لعاب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
base metal U فلز پایه
base metal U فلزات بنیانی
base metal U فلزات اصلی فلزات کم بها
base metal U فلز پست
base metals U فلز پایه
base metals U فلزات بنیانی
base metals U فلزات اصلی فلزات کم بها
base metals U فلز پست
base rate U اهنگ پایه
base rate U نرخ پایه
base rate U تعرفه مبنا
base rate U نرخ مبنا
base rate U ارزش اولیه
base rates U اهنگ پایه
base rates U نرخ پایه
base rates U تعرفه مبنا
base rates U نرخ مبنا
base rates U ارزش اولیه
air base U پایگاه هوایی
acid base balance U توان اسیدی- بازی
acid base behavior U خاصیت اسیدی- بازی
acid base catalysis U خاصیت اسیدی- بازی
acid base equilibrium U تعادل اسید- باز
acid base indicator U شناساگر اسید- باز
acid base metabolism U متابولیسم اسید- باز
acid base metabolism U سوخت ساز اسید- باز
acid base pair U زوج اسید- باز
acid base reactions U واکنشهای اسید- باز
advance base U پایگاه جلو
advance base U پایگاه مقدم صحنه عملیات
air force base U پایگاه هوایی
air force base U پایگاه نیروی هوایی
alternate escort operating base U پایگاه عملیاتی یدکی یگانهای پاسور
army base U پایگاه نیروی زمینی
army base U پادگان نیروی زمینی
auxiliary base line U باز کمکی
bare base U پایگاه اشغال نشده
bare base U پایگاه اماده نشده
bare base U فرودگاهی دارای خط اتومبیل و تاکسی و منبع اب اشامیدنی
base 0 U پایه 01
base 0 U decimal
base address U نشانی پایه
base address آدرس مبنا
base band U ارسال داده با تغییر مسط ح ولتاژ در مسیر اتصال
base band U روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
base band U مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند
base band U 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
base born U حرامزاده
base camp U پایگاه مبنا
base camp U پایگاه اصلی کمپ اصلی
base circle U هر قسمت اریب از یک سیلندر دایره مبنا
base command U فرماندهی پایگاه
base complex U مجتمع پایگاه هوایی یا دریایی یا زمینی و غیره
base court U حیاط بیرونی یاعقبی
base cover U عکس برداری اولیه
base defense U پدافند از پایگاه
base defense U پدافند پایگاه
base depot U امادگاه واقع در پایگاه امادگاه مبنا
base development U تهیه پایگاه
base development U ساختن پایگاه
base ejection U ته پران
base ejection U پرتاب شونده از ته
base end station U ایستگاه عقب
base flow U جریان پایه
base flow U مقدار جریان ابی که رودخانه در حالت غیرسیلابی دارد
base font U فونت پایه
base font U فونت پیش فرض
base frame U چهارچوب زیر دستگاهها
base fuze U ماسوره ته گلوله
base fuze U ماسوره ته
base fuze U ماسوره ته پران
base hit U ضربه به داخل محوطه باامتیاز
base ignition U احتراق تحتانی
base level U تهتراز
base line U خط پایه
base line U خط مبنا
base line U خط کور
base line U خط توجیه
base line end station U ایستگاه انتهایی خط مبنا
base loading U بارگیری انجام شده در پایگاه
base loading U بار اولیه
base logistical command U یکان مبنای لوجستیکی فرماندهی لجستیکی پایگاه
base map U نقشه مادر
base map U نقشه پایگاه
base map U نقشه مبنا
base memory U حافظه پایه
base mortar U خمپاره مبنا
base mortar U قبضه مبنا
base number U عدد مبنا
base number U عدد پایه
base of fire U مبنای اتش
fire base U مبنای اتش
base of operations U پایگاه عملیات
base of operations U پایگاه عملیاتی مبنای عملیات
base of origin U مبداء اصلی
base of origin U پایگاه مبداء منبع اصلی مبداء ارسال
base of trajectory U تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
base of wall U روپی
base on halls U گرفتن امتیاز با رسیدن به پایگاه نخست
base operation U عملیات پایگاهی
Other Matches
third base U موضع بازیکن برای دفاع منطقه دورپایگاه سوم دربازی بیس بال
second base U دومینپایگاه
sub base U زیر قشر
to base one self U تکیه کردن
r base U ار- بیس
first base U اولینپایگاه
sub base U زیر بستر
get to first base <idiom> U موفق بودن ،شروع خوبی راداشتند
off base <idiom> U غیر دقیق ،نادرست
to base one self U اعتماد کردن
data base U پایگاه داده ها
chart base U چارت مادر
coupling base U وسیلهای که چاشنی را به کلاهک یا خرج مشتعل کننده وصل میکند
column base U پایه ستون
coupling base U اتصال دهنده چاشنی به کلاهک
column base U زیرستون
conjugate base U باز مزدوج
column base U ته ستون
data base U مبنای اطلاعات
floating base U ناولجستیکی شناور یا کاروان لجستیکی شناور دریایی
knowledge base U پایگاه دانش
inorganic base U باز غیر الی
inorganic base U باز معدنی
hard base U باز سختbaseball
hard base U سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
hard base U سکوی پرتاب مستحکم
fuse base U پایه ی فیوز
fox base+ U فاکس بیس پلاس
floating base U پایگاه شناور دریایی
filbert base U پایگاه دروغین
filbert base U پایگاه فریبنده
defense base U پایگاه پدافندی
defense base U پایگاه دفاعی
knowledge base U پایگاه معلومات
chart base U چارت مبنا
center base U میدان مرکزی
base shop U تعمیرگاه پادگانی
base shop U تعمیرگاه نگهداری امادگاهی تعمیرگاه پایگاهی
base shear U نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
base section U بخش اماد لجستیکی منطقه جلو
base running U دویدن بسوی پایگاه
base runner U توپزنی که در پایگاه است یابسوی ان می رود
base ring U رینگ پایه
base ring U حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
base reserves U ذخایرپادگانی نیروی احتیاط پادگانی
base reserves U اماد مبنای ذخیره
base repair U تعمیرات پایگاهی
base repair U تعمیر اساسی
base speed U سرعت مبنا
base speed U سرعت منتجه
bayonet base U پایه لامپ میخی
base width U عرض پایه پهنای پایه
base width U ستبرای پایه
base unit U یکای اصلی واحد اصلی
base unit U یکای بنیادی
base unit U یکان مبنا
base unit U یکان پایگاهی
base symbol U علایم قراردادی مبنا
base surge U ابر پایه قارچ اتمی
base surge U ابر غلطان اتمی در ترکش سطحی
base stone U سنگ زیرین
base spray U بسک ته
base spray U بسکهای ته گلوله
base register U ثبات مینا
knowledge base U پایگاه اگاهی
hardwood base U پایهسختچوبی
fixed base U پایهثابت
dexter base U پایهراستی
concrete base U پایهیبتونی
centre base U ستونمرکزی
bracket base U پایهقلاب
base of splat U پایهپشتصندلی
wheel base U فاصله بین چرخ جلو و عقب در خودروهایی که از یک اکسل بیشتر دارند
loktal base U لامپ قفلی
time base U مبدا زمانی
time base U ایستگاه مبنای اندازه گیری زمان مبنای زمانی
lamp base U پایهلامپ
magazine base U محلانبارخشاب
pin base U پایهمیله
base of a triangle U قاعده [مثلثی] [ریاضی]
base-court U حیات بیرونی
Attic base U پایه ی آتنی
Asiatic base U پایه یونی [آسیایی]
It is base on a precedent. U مسبوق به سابقه است
wave base U سطحموج
telescope base U پایهتلسکوپ
swivel base U پایهگردنده
sprung base U تشکفنری
sinister base U منحنیانتهایی
recharging base U بخشتغذیه
tax base U ماخذ مالیات
tax base U مبنای مالیاتی
stanchion base U زیرستون
octal base U هشت پایهای
number base U پایه عدد
number base U عدد پایه
number base U مبنای عددی
naval base U پایگاه دریایی
monetary base U پایه پولی
monetary base U مبنای پولی
mobilization base U حداقل منابع لازم برای بسیج نیروهاپایگاه بسیج
mobilization base U مبنای بسیج
magneto base U پایه مگنت
loctal base U لامپ قفلی
polyacid base U باز چند اسیدی
polyacidic base U باز چند اسیدی
prisoners base U بازی گرگم بهوا
staging base U پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
square base U کف گلوله یا قسمت ته گلوله
software base U مبنای نرم افزار
soft base U باز نرم
single base U تک مادهای
single base U باروت یک حبهای
sight base U پایه زاویه یاب یا دستگاه نشانه روی
schiff base U باز شیف
return to base U بازگشت هواپیما به پایگاه به طور سالم هواپیمای بازگشتی
pseudo base U شبه باز
production base U مبنای تولید یا تولیدات ملی
lewis base U باز لوویس
base pairing U جفت شدن بازی
base pay U حقوق ثابت بدون مزایا وفوق العاده
base ore U کانه کم عیار
base path U مسیر بین پایگاهها
base peak U پیک مبنا
base piece U پایه پایه استقرار
base piece U قبضه مبنا
base piece U قنداق
base plug U درپوش تحتانی گلوله درپوش کف
base piece U کف
base plate U صفحه زیر ستون
base piece U مقر
base pitch U فاصله بین نیمرخهای مشابه دو دندانه مجاور از یک چرخ دنده
base piece U توپ مبنا
base point U نقطه مبنا
base plate U صفحه پای ستون
base price U قیمت پایه
base piece U توپ اصلی
base price U قیمت مبنا
base register U ثبات پایه
base period U زمان مبنا
computerized data base U پایگاه دادههای کامپیوتری
base thickness of buttress U عرض پنجه پشت بند
base wage rate U حداقل دستمزد
base rate earnings U کسب ارزش اولیه
data base specialist U متخصص پایگاه داده
very large data base U پایگاه داده بسیار بزرگ
base stock control U کنترل موجودی مبنا
double base powder U باروت دو حبهای
hard missile base U سکوی پرتاب مستحکم ضد ترکش اتمی
hot mix base U اساس اسفالتی گرم
initial base font U فونت پایه اغازی
data base manager U مدیر پایگاه داده
internal base resistance U مقاومت داخلی بیس
data base management U مدیریت پایگاه داده
data base management U مدیریت پایگاه داده ها
data base environment U محیط پایگاه داده
hard missile base U پایگاه مستحکم موشک
data base packages U management base data
double base powder U باروت دومبنایی
document base font U فونت پایه مدرک
fire support base U مبنای پشتیبانی اتش
fire support base U پایگاه پشتیبانی اتش
fleet operating base U پایگاه عملیاتی ناوگان
distributed data base U پایگاه داده توزیعی
deployment operating base U پایگاه پشتیبانی گسترش جنگی پایگاه کمک به گسترش نیروها
paper base laminate U کاغذ ضخیم
lamp bulb base U پایه لامپ
common base circuit U مدار یا پایه مشترک
double base diode U دیود- بیس دوبل ترانزیستور یونی- جانکشن
coiner of base money U جاعل سکه واسکناس
coiner of base money U قلب ساز
clamp base vise U گیره با فکهای موازی
broad base tower U دکل فشار قوی
bituminuos gravel base U بستر شنی قیردار
soft missile base U سکوی بدون حفاظ پرتاب موشک
soft missile base U سکوی بی حفاظ
bata base on line U base data on-line
lead base alloy U الیاژ سرب
lock in base tube U لامپ قفلی
data base analyst U تحلیل گر پایگاه داده
data base administrator U مدیرپایگاه داده
long base method U روش تقاطع نقشه برداری بااستفاده از یک باز طولانی
data base administrator U مسئول پایگاه داده ها
data base management system U سیستم مدیریت پایگاه داده ها
wood flooring on wooden base U کفچوبیرویسقفزمینه
hierarchical data base management system U سیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com